مردم جواد عزتی را در نقش مالک دوست دارند نه هیچ چیز دیگر / زخم کاری ۲ در چه چیزی گوی سبقت را از همه سریالها ربود؟
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۷۰۴۰۱
فصل اول زخم کاری زوایای پنهان و آشکار یک شبکه مافیایی را آشکار میکرد که در راه رسیدن به ثروت بیشتر حاضر بود تن به هر جرم و جنایتی بدهد. در فصل دوم با حذف مالک (با بازی جواد عزتی) قرار است درگیری و کشاکش اصلی بین میثم، پسر مالک و طلوعی (با بازی کامبیز دیرباز) اتفاق بیفتد. در فصل یک میدانستیم که قرار است قصه مالک را دنبال کنیم و با او همراه شویم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دوربین گاه با میثم همراه میشود و داستان او را میگوید و گاه سراغ طلوعی میرود. گذشته از این نکته مساله دیگر این است که ردای قهرمانی بر قامت هیچ یک از این دوشخصیت نمینشیند.
کاش کارگردان و تهیه کننده «زخم کاری: بازگشت» به جای توجه بیش از حد به تبلیغات لابلای سریال اندکی بر روی ساختار و محتوای فیلمنامه وقت صرف میکردند و پس از رسیدن به یک متن قابل قبول کار را کلید میزدند
شخصیتهای فصل یک به خاطر توجه فیلمنامهنویس به جزییات جذاب از آب درآمده بودند؛ ولی در فصل دوم شخصیتها تک و یکبعدی هستند. میثم جز این که پسر مالک است، هویت و مشخصه دیگری ندارد. اتفاقا در هر قسمت چندین بار تکرار میکند که من پسر مالک هستم. این جمله را این قدر تکرار کرده که بدل به یک شوخی و نکته طنزآمیز در فضای مجازی شده است.
در یک کلمه میتوان او را پسری «بیعرضه» نامید که هیچ هنری ندارد. آنقدر هوش و استعداد ندارد که بتواند جلوی مافیای اقتصادی بایستد. تجربه کاریاش هم در حد صفر است و از هیچ چیزی سر درنمیآورد. مسلما چنین آدمی با این درجه از ناتوانی نمیتواند شمایل یک قهرمان را به تصویر بکشد.
طلوعی در این سریال به عنوان پدرخوانده و همه کاره هلدینگ ریزآبادی معرفی میشود. اولین سوالی که پیش میآید این است که چرا طلوعی در فصل اول حضور نداشت؟ مگر در فصل یک قدرت تمام و کمال در اختیار مالک نبود؟ اگر مالک از طلوعی دستور میگرفت، پس چرا این نکته در فصل یک نمایش داده نشد؟ آدمی مثل طلوعی که این قدر نفوذ و قدرت دارد، باید یک ردپایی در گذشته داشته باشد.
البته جواب این سوال مشخص است. زمانی که فصل اول را میساختند به دنبالهدار بودن آن فکر نکرده بودند. بنابراین مجبور شدند در فصل دوم یک شخصیت جدید با داستانی تخیلی و مصنوعی خلق کنند.
بازگشت نافرجام «زخم کاری»مالک با یک پیشینه مشخص به مخاطب معرفی شد. او در یک خانواده فقیر بزرگ شده بود و به خاطر روحیه جاهطلبی که داشت میخواست یک شبه راه صد ساله را طی کند. مالک به عنوان یک قهرمان ظالم و بیرحم به ندرت رفتارهای مهربانانهای از خود نشان میداد و همین چندبعدی بودن به کمک باورپذیری او میآمد. طلوعی اما یک موجود مکار و بیرحم و سنگدل تمام عیار است. او در مدتی که مدیریت هلدینگ را بر عهده گرفته جز قتل و سلاخی رقبا کار دیگری نکرده است.
قهرمان زمانی اهمیت دراماتیک پیدا میکند که کنش قهرمانانه داشته باشد و برای حل مسائل از هوش و زکاوت و تواناییهایش استفاده کند. درباره مالک میدانستیم که در هر قسمت درگیر کدام پرونده اقتصادی است و چه موانعی پیش رو دارد. در فصل دوم دعواهای خانوادگی جای پروندههای مهم اقتصادی را گرفته است.
آدمی مثل طلوعی بدون این که سراغ مسائل اقتصادی برود، بر روی نابودی میثم و دیگر رقبا متمرکز شده و میخواهد با زدن و کشتن و سلاخی کردن قدرتنمایی کند. طلوعی در حالی مرتکب این جنایات میشود که هیچ پلیس و قاضی در داستان حضور ندارد و کسی مزاحم کارش نمیشود. او هم در ترکیه برای آدمکشی نیرو دارد و هم در وسط شهر تهران میتواند یک اتاق را منفجر کند.
فصل دوم «زخم کاری» ثابت کرد که...ساخت فصل دوم «زخم کاری» ثابت کرد که اقتباس تا چه اندازه در موفقیت فصل اول سریال نقش داشته است. فیلمنامه فصل اول سریال از یک رمان ایرانی با عنوان بیست زخم کاری اثر محمود حسینی زاد اقتباس شده بود. نویسنده داستان را با نگاهی به ماجرایی واقعی نوشته بود و هر صفحه از کتاب حاوی رخدادهای مهیج و پرتعلیق بود. اما در فصل دوم جای خالی یک فیلمنامه منسجم حس میشود. فیلمنامه آنقدر پراکندهگویی دارد که انگار هر قسمتش را یک نفر نوشته است.
پس از گذشت هشت قسمت هنوز اتفاق خاصی رخ نداده است. در این هشت قسمت آدمهایی کشته شدند که بود و نبودشان تاثیری در داستان نداشت. مثلا فرنهاد که مثلا دشمن خونی طلوعی بود، هنوز پایش به داستان نرسیده کشته شد.
درباره گافها و باگهای قصه گفتنیها زیاد است. گفته شد که فرنهاد فرزند دیگری دارد که بر خلاف برادر قماربازش اهل کار اقتصادی است. اما در مجلس ختم خبری از این فرزند پیگیر و کوشا نبود. در این سریال میبینیم که آدمها به راحتی آب خوردن پیامرسان و ایمیل را هک میکنند و این هک باعث جابجا شدن نقشه قتل میشود. در چند قسمت ابتدایی همه دنبال جنازه مالک هستند؛ اما به یکباره موضوع جنازه فراموش میشود.
جواد عزتی برگ برنده فصل اول سریال بود
جواد عزتی برگ برنده فصل اول سریال بود و حضور کمرنگش در فصل دوم لطمه شدیدی به ساختار اثر وارد کرد. متاسفانه شخصیتهای جدید هیچ کدام نتوانستند جای خالی این بازیگر محبوب را پر کنند. قرار گرفتن نام او در تیتراژ نوید بخش حضور دوبارهاش بود. اما ظاهرا کارگردان این بازیگر را در آب نمک خوابانده تا در فصل سوم او را وارد داستان کند. گفته شده که جواد عزتی در مجموع حدود ۵ روز جلوی دوربین سریال بوده و در روند قصه تاثیرگذاری چندانی ندارد. کارگردان بیش از آنکه از بازی و تواناییهای او استفاده کند، از اسم و رسمش بهره گرفته تا دوستداران این بازیگر را پای سریال بنشاند.
این سریال در زمینه تبلیغ خوردنی و نوشیدنی وسط داستان و نمایش بیلبوردها و آگهیهای تجاری گوی سبقت را از همه سریالها ربوده است. کاش کارگردان و تهیه کننده زخم کاری: بازگشت به جای توجه بیش از حد به تبلیغات لابلای سریال اندکی بر روی ساختار و محتوای فیلمنامه وقت صرف میکردند و پس از رسیدن به یک متن قابل قبول کار را کلید میزدند.
۲۲۰
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1836002منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: جواد عزتی بازیگران سینما و تلویزیون ایران تلویزیون فصل اول سریال فصل دوم جواد عزتی زخم کاری فصل یک فصل او
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۷۰۴۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رکوردشکنی شمس و مولانا در سینمای ایران؛ «مست عشق» نیامده از ۵ فیلم سبقت گرفت
آفتابنیوز :
در شرایطی که گیشه سینماها تحت تاثیر اکران دو فیلم کمدی «تمساح خونی» و «سال گربه» قرار دارد، فروش ۱۱ میلیاردی «مست عشق» در دو روز اول اکران نوید یک رقیب جدید برای کمدیهای در حال اکران را میدهد.
مست عشق ساخته حسن فتحی با حضور پارسا پیروزفر و شهاب حسینی اتفاق بی سابقهای را در گیشه رقم زد و موفق شد طی دو روز اول اکران با جذب بیش از ۱۶۰ هزار مخاطب فروشی بالغ بر ۱۱ میلیارد تومان را به ثبت رسانده است که برای یک فیلم غیرکمدی موفقیتی بزرگ محسوب میشود.
پس از سالها این اولین باری است که یک فیلم غیرکمدی موفق به شکستن این رکورد میشود، به گونهای که «مست عشق» تنها در دو روز اول اکران توانست خود را به رتبه چهارم فروش کلی سینمای ایران در سال جدید برساند و بالاتر از فیلمهایی نظیر آسمان غرب، آپاراتچی، پرویز خان، نوروز و ایلیا در جستجوی قهرمان قرار گیرد.
شهاب حسینی در نقش (شمس تبریزی)، پارسا پیروزفر در نقش (مولانا)، حسام منظور در نقش حسام الدین چلبی (همنشین و شاگرد مولانا)، هانده ارچل در نقش (کیمیاخاتون)، بنسو سورال در نقش (مریم)، بوراک توزکوپاران در نقش سلطان ولد (فرزند بزرگ مولانا)، هالیت ارگنچ (پدر مولانا) و بوران کوزوم در نقش علاءالدین (پسر مولانا) در «مست عشق» بازی کرده اند.
این فیلم برشی از زندگی مولانا و شمس تبریزی در سالهای ۶۴۰ تا ۶۴۵ هجری قمری میباشد که رابطه مولانا با شمس تبریزی، عشقی که مولانا به او داشت، تأثیر فراوان شمس بر زندگی و اشعار مولانا، و عشق او به خدا و عرفان او را به تصویر میکشد.
در جدول فروش سینمای ایران در حال حاضر تمساح خونی به کارگردانی جواد عزتی با بیش از ۱۱۹ میلیارد تومان فروش در آستانه ۲ میلیونی شدن تماشاگران خود است و پس از این فیلم درام اجتماعی «بیبدن» با بیش از ۳۰ میلیارد فروش و کمدی «سال گربه» با ۲۵ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان فروش در رتبههای دوم و سوم قرار دارند.
منبع: خبرگزاری فارس